نه که خبري نباشه ها. کلي چيز مي بينم و حس مي کنم و دوست دارم بنويسم. وقت مقتضي براي بيانش نيست. يک شنبه هم که پست دارم.
فعلا خوندن بلاگ اين پيرزن رو براي پايان کار امروزم انتخاب مي کنم.
کلي هم خوندن ريدر داشتم که کسي نفهميد و همه رو جملگي READ ALL کردم. از نويسنده هاشون عذر نمي خوام چون به اونا ربطي نداره. من نرسيدم بخونمشون. اميد سر وقت از نوشته هاشون بهره جويم.
۱۳۸۶ آبان ۱۶, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
پایان ماموریت غیر ممکن
مجموعه فیلم های ماموریت غیر ممکن از جمله علاقه مندی های من بوده و هست. مشخصا به میزانی که در جوانی عاشق جمشید هاشمی پور بودم، در دو دهه اخی...
-
به نام خداوند جان و خرد - کزين برتر انديشه بر نگذرد خداوند بخشنده دستگير - کريم خطا بخش پوزش پذير عزيزي که هرکز درش سربتافت - ...
-
اهل دانشگاهم روزگارم خوش نيست ژتوني دارم خرده عقلي سر سوزن شوقي اهل دانشگاهم پيشه ام گپ زدن است سرگرميموبلاگ زدن است من در اينجا سياه مي كنم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر