۱۳۸۵ آبان ۲۰, شنبه

کتاب خانه ملي

سلام.
اصلان حال و حوصله اي ندارم. انگاري که خستگي چند سال رو دارم تو چند لحظه مي فهمم. خستگي یا بخاطر کارايي که کردمه، يا بخاطر کارايي که نکردم و در نتيجه بعدان بايد بکنم، يا کارايي که بايد بکنم بهر حال در آينده، يا ديگه نمي دونم چي بگم. فکر و ذهن مشغول. نگاهم بي رمق. دست و پا کرخت. اونوقت 1 دي بايد برم پا هم بکوبم توي پادگان. موندم چرا سنم اونوقت 26 نشون ميده. از اون مواقعيه که اگر يکي با همين شرايط مي ديدم از دوستان، مثل يه آدم 40 ساله نصيحتش مي کردم ولي خودم الان حوصله در و ديوار رو هم ندارم.

امروز رفتم کتاب خونه ملي، عضو شدم. هر چي باشه محيط جديديه، تجربه جديديه، آدماي جديد مي بينم و از همه مهم تر، ... اهميتشو نمي دونم، شايد همين که از مدرک ليسانسم يه استفاده اي شد که اگه ليسانس نداشتم نمي شد. برم ببينم درساي ارشد براي پيام نور تو رشته مديريت چي چيا هستند. تا سربازي خودمو اينطوري سرگرم مي کنم. تا چند وقت پيش فکر مي کردم اونطور که مي خوام سربازيم سپري ميشه. اما خوب نشد. حتما درش هم حکمتي هست که من نمي دونم در اين لحظه.

فردا ميرم دوباره در خدمت جشنواره خوارزمي، چندي کار و امور کامپيوتري دارند. مي خوام ازشون بپرسم ميشه تو هفته چند روزي رو برم پيششون با نت کار کنم يا نه؟ چون خطشون سريعه. جون ميده براي دانلود. اينجوري ديگه پول براي اينترنت هم نمي دم. بنده خدا خانم باقري زنگ زده که 60.000 رو بگيره. گفتم که منصرف شدم. به همين دليل که ميرم سربازي و ممکنه جايي فراهم بشه که اينترنت داشته باشه و اون پولو دادن برام مقرون به صرفه نباشه. بازم بنده خدا ناراحت شد، چون که 1 آبان برام فاکتور زده بود و مرجوع کردنش مي برتش زير سئوال. خوب من ازش معذرت خواستم، اما اگر همون 2 باري که منزل بودم تا بيان پولو بگيرن، ميومدن، ديگه به اينجا نمي رسيد که من منصرف شم. خداييش از سرويسشون فوق العاده راضي ام. فوق العاده. افرانت رو ميگم ها.

گفتم حوصله ندارم؟؟ آره! حوصلـــــــــــــه ندارم.

چقدر فکر بکر داشتم به خيال خودم. هـــــــــــــــــــــــــــــــــــي هيي!

از ديدن و شنيدن خبر، بدم مياد. من رو منحرف ميکنه. اين گليمچه فوق العاده هستش. خدا کنه فوق العاده بمونه باز. خبرهاي روزو شب و نصف شبو طنز و فلان و بهمانو و واقعيت ها رو طوري مي گه که آدم لذت ببره. تو نظراتش هم خوب چيزايي ميشه گير آورد. چه از نظر جنس مخالف (گفتم بگم که بعدان نگين نگفت ها). چه از نظر محتوا.

به يکي از دوستان SMS اي شوخي کردم که 101 درصد ناراحت شد. ولي من فقط قصدم شوخي بود. حالا اون اگه فکر کرده من نظري بهش داشتم، ازش معذرت خواستم و مي خوام.

بهم گفتن که خودمو ناراحت نکنم. منم ميگم چشم. من خيلي حرف گوش کنم. بخصوص حرفاي مفت رو.

از من پرسيدن کامپيوتر رو از کجا و چه سني شروع کردم. گفتم سن و سالم يادم نمياد ولي يادمه از زمين هاي خاکي پايين شهر. بعد گفتن عاي کيو، از اونجا فوتبال رو شروع ميکنن، منم گفتم خوب منم فيفا 1990 رو از اون موقع با کامپيوتر شروع کردم.

برم ذرت بخورم.

4 ساعت بعد:

داداش رضا اومد. يک فيلم ترسناک آورده بود که ديدم. خانه مرگ. حالا هر چي از متن مي خونم نمي فهمم. اميد زيادي به زندگي دارم. عجب فيلم به موقعي بود.

۷ نظر:

  1. :-X salam.
    baba man diroz weblogeto didam, baz nemishud, bazam mishud nemishud coment dad, khastam bebinam chi to code safhate ke behet begam chi kar koni webloget tondtar beshe. hala sare vaght inkaro mikonam barat.

    movafaght bashy doste man.

    پاسخحذف
  2. بازم كه تبليغ گليمچه رو گذاشتي
    خداييش فكر كنم يه حق حساب بهت دادن. نه؟

    پاسخحذف
  3. نه بابا! تبلیغ کدومه. حق و حساب کدومه. این وصله ها به ما می چسبه؟
    گفتم دلگرم شن. بخصوص رحمت ایزدی و فروغ و لنگ و اینا.
    ولی باشه. چون تویی یه کاری می کنم که تحطیل شن همین فردا. خوبه؟ راضی شدی؟ :-P ;)

    پاسخحذف
  4. spelle esme daroo ro az doctor miporsidi. un darooe ke gofti ergotamine bayad male migren bashe fekr konam. man etelaee dar moredesh nadaram

    پاسخحذف
  5. bah bah...doreye sar bazi o ashkhori.
    omidvaram khatereye khoobi barat be ja begzare

    پاسخحذف
  6. @};- @};- lممنون گلم. همین لحظه اسپلش رو فهمیدم. بابا خانوم دکتر :-x ! roaccutane . دکتر هم گفت که باید مرتب آزمایشخون بدم. قرص های دیگه مثل داکسی سایکیلین بعد از یه مدت مصرف دیگه جواب نمیدند. بازم ممنون
    --------------------
    بی تعارف منت سرم گذاشتی و اومدی نظر دادی شازده خانوم جان. صفا آوردید. حالا دیگه سربازیه من و آش خوری به به و چه چه داره؟؟ باباب خیلی رفیقی!!

    شادیت آرزومه!

    پاسخحذف

سینا بطحایی

آمده است که موسیقی ذهن  و زبان آدمی را باز می کند. حکایت یک موسیقی تلگرامی یا شاید واتسپی است که ما را با این بشر ایرانی آشنا کرده است. یک ه...