قصد مقامت مي کنم!!
اي با من و پنهان شده،از دل سلامت مي کنم تو کعبه اي هر جا روم قصد مقامت مي کنم هر جا که هستي حاضري ، از دور بر ما ناظري شب خانه روشن مي شود چون ياد نامت مي کنم گه همچو باز آشنا بر دست تو پر مي زنم گه چون کبوتر پر زنان آهنگ بامت مي کنم گر غايبي هر دم چرا آسيب بر دل مي زني؟ گر حاضري پس من چرا در سينه دامت مي کنم؟ دوري به تن ليک از دلم اندر دل تو روزني است زان روزن دزديه من چون مه بيانت مي کنم اي چاره بر من چاره گر ،حيران شو و نظاره گر بنگر کزين جمله صُور ايندم کدامت مي کنم ................................ اي با من و پنهان شده،از دل سلامت مي کنم تو کعبه اي هر جا روم قصد مقامت مي کنم