۱۳۸۵ خرداد ۲, سه‌شنبه

عاقبت الامر


آنها که به سر در طلب کعبه دويدند
چون عاقبت الامر به مقصود رسيدند
رفتند، رفتند در آن خانه که بينند خدا را
بسيار بجستند خدا را و نديدند
چون معتکف خانه شدند از سر تکليف
ناگاه، ناگاه خطابی هم از آن خانه شنيدند
که ای خانه پرستان، چه پرستيد گل و سنگی
آن خانه پرستيد که پاکان طلبيدند

۷ نظر:

  1. خبلی دوستش داشتم. هم شعرو و بیشتر عکسو

    پاسخحذف
  2. میگم خیلی کتاب میخونی؟

    پاسخحذف
  3. نه
    بيشتر وب مي گردم!
    باورت ميشه اصلا کتاب زياد نمي خونم!
    نه که بدم بياد.
    هر چي بلدم از وب بلدم.
    از وقتي کامپيوتر خريديم- 7-8 سال پيش،
    تا حالا حتي يک کلاس هم نرفتم.
    کمي زبانم خوبه!
    همه چيو از توش در به دست ميارم!
    حتا دوستاي خوبي مثل شما رو!

    پاسخحذف
  4. مرسی! به هر حال خیلی از وبت خوشم اومده انگار یه چیزی برا گفتن داره

    پاسخحذف
  5. fekr mikonam ke harfe dele kheili az maha budesh !! makhsusan inke adamaee ke dar atrafemun mibinim meyareshun baraye adame khub shode kasi ke bishtar az khoda motevajehesh be khunashe !! ey kash la aghal be ye jaee reside budand ke engahdr be afkareshun pa feshary mikonand !! unha be khoda residan ro ham nafahmidan yani chi !!
    in nazare mane !

    پاسخحذف
  6. daghighan hagh ba toe!

    که ای خانه پرستان، چه پرستيد گل و سنگی
    آن خانه پرستيد که پاکان طلبيدن

    gelo sang, inja hamun KABE hast. (be nazare man!)

    ama on khune ke mige!
    man ono mikham!
    MA ono mikhaym!
    hame ono mikhan!
    ama hishi be roye mobarakesh nemyare ke bege!

    پاسخحذف

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...