۱۳۹۶ آذر ۶, دوشنبه

بای بای اندروید

  • خب همونطور که وعده داده شده بودم، به اپل روی آوردم و اندروید رو (حداقل برای مصرف روزانه گوشی) کنار گذاشتم. آیفون 8 پلاسی گرفته ام و از کرده خود خرسندم!
  • آما آیا برای مصرف روزانه دسکتاپ هم بهش روی میارم؟ حقیقتش یکسال آخر کار قبلی داشتم با MacBook Pro کار می کردم و واقعا تجربه شیرینی بود. بیشتر بستگی به این داره که روی چه پروژه ای بخوام کار بکنم. در حال حاضر ویندوز برای مصرف شخصی/برنامه نویسیم خوبه. در محل کار هم ویندوز جوابگو هست تا در آینده چه پیش آید.
  • واقعا برداشتم این هست که خودم رو علاف کرده بودم با اندروید. سرعت و کیفیت و بطور خلاصه User Experience  در محصولات اپل خیلی برجسته و دلپذیر هست. (حالا جوجه رو آخر پاییز میشمرند. امیدوارم این رضایت مستدام باشه)

۱۳۹۶ مهر ۲۸, جمعه

منوج

اون قدیم ندیم ها تو تهرون منوچهر رو منوج صدا میزدیم. 
حالا از قضا یه همکاری داریم DBA هست که اسمش Manoj هست و هر وقت مجبورم باهاش حرف بزنم یک اسمایلی ظریف طوری بر لبانم نقش می بندد :)

۱۳۹۶ مهر ۲۴, دوشنبه

مادر شکوه

توی اون سال اولی که اومده بودم امریکا، یه شبی حول و حوش 12 شب داشتیم بر میگشتیم خونه از یه مهمونی، که یهویی یه ماشینی بطرز خیلی خرکی وارانه ای پیچید جلوی ماشین ما و لایی کشید و رفت. من خیلی فوری گفتم: "مادرت رو" و بعد یک سکوت 4-5 ثانیه ای برقرار شد. پیش خودم می گفتم که احتمالا این جمله الان باید یه جوری تموم بشه و نذارم مرضیه خودش تو ذهنش "جای خالی را با عبارات مناسب "پر کنه. آقا من هم جمله رو اینجوری تکمیل کردم: "... به مادر شکوه معرفی کن".
خلاصه بعضی وقتها از مادرشکوه به نیکی یاد می کنیم.

۱۳۹۶ مهر ۱۱, سه‌شنبه

Hats off to Apple

  • داستان این طور شروع میشه بعد از داشتن گوشی اندروید و کلی انگولک کاری و این صوبتا؛ خاطر همایونی بر آن شده است که گوشی بعدی اش را از طایفه آیفون ابتیاع نماید. 
  • در باب چون و چرای این قضیه برای منی که همیشه اه اه ایفون و به به اندروید کنان بوده، حرفهایی هست که باید بزنم و از خودم دفاع کنم (دفاع که نع! دلایل روی آوردن به آیفون رو بگم). 
  • یکی از مهم ترین دلایل این قضیه این هست که دلم می خواد 
  • مرضیه و اطرافیانم شاهدن که من چقدر اندروید رو انگولک می کردم. اینکه ROOT کنی دستگاه رو و برنامه های مختلف بریزی روش یا فونت پیش فرض رو عوض کنی؛ یا اینکه LineAgeOs بریزی روش یا اینکه Luncher های قشنگ قشنگ بریزی روش و برنامه های مختلف برای Text و Dialing و ... 
  • علی الظاهر دستت در این موارد آنچنان در آیفون باز نیست. خب حقیقتش اینه که توی روح اندروید! اینقدر با دوربین و برنامه های پیش پا افتادش مشکل داشتم و کماکان دارم که نگو. الان فقط دلم می خواد هر وقت دلم میخواد عکس بگیرم و دوربینم قر نیاد. و دوست دارم مثل آدم پیام های کوتاهم برسند به افراد و برسند به دست خودم. 
  • اینکه در آیفون شاید امکان این کارها نباشه شاید نشونه این باشه که بابا فضولی موقوف. بشین با همون چیزی که بهت دادم کار کن. 
  • خوبیه دیگه محصولات اپل این هست که یه آپدیت که میاد بیرون همه دستگاه ها تا 6 سال گذشته (یا بشتر) هم اون آپدیت رو میگیرن. این قضیه برای اندروید وجود نداره. 
  • سرعت آیفون خیلی خوبه. با نصف مقدار رمی که اندروید استفاده می کنه برنامه هاش به مراتب سریعتر باز میشن و این نشون میده سیستم عاملش در مدیریت منابغ موفقه. 
  • نکته بعدی این هست که با خودش رقابت می کنه. امسال 2000 میلی آمپر برای باطری یه آیفون تعریف می کنه. سال بعد ظرفیتش رو میاره رو 1800 میلی آمپر و همون راندمان رو به کاربر ارائه میده. 
  • کیفیت صفحه نمایش و دوربینش هم که دیگه نگو. 
  • خلاصش اگه دو ماه دیگه آیفون دستم دیدید شکه نشید. اگر هم ندیدید، خب دیگه ندیدید.

۱۳۹۶ شهریور ۲۳, پنجشنبه

به یاد خسرو


  • راستش دلم می خواست در مورد سوپر استار کیست بنویسم، که دلم برای خسروشکیبایی تنگ شد یهو.
  • برای مجموعه همسران که کلی خوب و دلنشین بود.
  • دلم برای جمشید هاشم پور و فرامرز قریبیان هم تنگ شده. حتی برای محمدرضا فروتن توی فیلم "زیر پوست شهر"، برای بازی فریبرز عرب نیا توی فیلم "سلطان"،  برای بازی محمدرضا فروتن و نیکی کریمی توی تله فیلم "خرده جنایت های زن و شوهری"، برای بهرام رادان توی فیلم "سنتوری" و ...
  • اصلا اینا الگو و سوپر استار و هنرمندان مورد علاقه نسل من بودند. و معتقدم نسل امروز بحران الگوی مناسب دارند. و متاسفم از اینکه رها شدند و به معنای واقعی کلمه به قهقرا می رند. نه اینکه مخالف باشم یا حسود باشم که چرا fan هستند برای فلان هنرپیشه یا خواننده. بیشتر از این باب که ته داستان، عمرشونه که به بطالت می رود و عایدی ای نخواهند داشت. 
  • دلم میسوزه. 
پی نوشتز:

  1. چند شب پیش نوشته های قبلی و خیلی قبلیم رو می خوندم. دیدم که چقدر بعضی مطالب رو خوب نوشتم. 
  2. بعضا از خودم بعید می دونستم که اینقدر کاردرست بوده باشم دو نقطه دی
  3. بعضی مطالب رو هم خیلی بی ادبی نوشته بودم. حالا نه اینکه صریحا بی ادبی کرده باشم، لکن با می نی موم آیکیو به نفس آداب و ادوبم میشود پی برد. اصلا سه نقطه دی

۱۳۹۶ شهریور ۱۸, شنبه

یاد بگیر

  1. خب. اولا اینکه الان با یه تبلت ویندوزی وبلاگ می نویسم و این تجربه ی جالبیه (Dell 7275).
  2. چیزی که در زندگی اینجا (و شاید اصولا هر جای دیگه ای) مهم هست، یادگیری ممتد و گوش به زنگ بودن برای این هست که چیزی رو یاد بگیری.
  3. طوفان ایرما - Irma Hurricane - قراره از سمت فلوریدا شروع بشه و همه چیز رو تقریبا با خودش ببره. ظاهران حدس زده میشه که آخراش بخواد سمت ما هم بیاد. از مدیریت مجموعه امروز ایمیل اومده بود برامون که برید برای خودتون خورد و خوراکی و آب و باطری و این صوبتا بخرید و ذخیره کنید. ما هم خیلی خجسته امشب رفتیم کباب زدیم و اومدیم خونه الان در خدمتتون هستیم.
  4. این روزها چیزایی که مده آدم در موردشون حرف بزنه ولی من حس و حالش رو ندارم ایناست:
    1. نهنگ آبی
    2. آیا محمدرضاگلزار سوپراستار است؟ 
    3. امیر عباس
    4. حضور بانوان ایرانی در ورزشگاه ها و استادیوم ها
    5. علی رضا رجایی
    6. مسلمانان میانمار
    7. علی مطهری یا صادق زیبا کلام یا عبدالکریم سروش یه چیزی گفتند
    8. ترامپ - ایران - کره شمالی - برجام
    9. کولبر
    10. همینجوری برو جلو
  5. اصولن سری به تلگرام و ایستاگرام بزنی می فهمی اوضاع فرهنگی و سطح دغدغه جامعه کجاست. اونوقت مسول فهیم ایرانی سالیان سال هست که برای فیلترینگ در حد ملیارد دلار هزینه کرده و می کنه. بگذریم.
  6. کاش به جای اینکه اینهمه ملت دنبال اون مسایل بالایی بودند، دغدغه فرهنگ و سواد و دانش و بحران آب و اینا رو داشتند. روزی که مشکلی/بحرانی پیش بیاد نه رضا گلزاری هست، نه بازی نهنگ آبی ای و نه هیچ کوفت و زهر ماری.
    کاش کمی دغدغه کتاب خوندن داشتیم ما تو ایران.
  7. می دونم که همه اینها دلش خوش می خواد. اما خوب مگه درده نصف اون پولی رو که میدی پیتزا می خوری فقط ماهی یه کتاب بخری بخونی؟ والا! اصلا کتاب هم نخر. از رو اینترنت رایگان دانلود کن یه PDF ای چیزی بریز رو گوشیت بجای خزعبلاتی که هر روز می بینی و می خونی، اونها رو بخون.
  8. دوست دارم در مورد برخی از موضوعات بالا نظر شخصیم رو بنویسم اینجا بعدا که نگین یارو از مرحله پرته.
  9. ایام (به چپ دیوید) بکام

۱۳۹۶ شهریور ۶, دوشنبه

آنچه گذشت

در ایامی که نبودم زیاد گذشته است.
  1. حنا - دخترم - بزودی دو ساله می شود و خودم هم 4 سال و  7 ماهی است که در آمریکا زندگی می کنم. 
    زندگی با مرضیه  - همسرم - هم که شیرین تر از گذشته است.
    خدا روشکر.
  2. کارم را اینجا بعد از حدود 3 سال و 10 ماه عوض کردم. در همون مدت هم تلاشهایی کردم (2 بار) اما به دلایل مختلف ماندنی شدم. اما این بار - بار سوم - دیگه تصمیم قطعی گرفتم و با اینکه سخت بود (چه تصمیم - چه تغییر - و چه جا افتادن در کار جدید) اما راضیم.
    پارسال بخاطر برنامه ای که نوشتم از رییس سازمان بهداشت ملی آمریکا - NIH - جایزه گرفتم. و جالب اینجاست که امسال هم - با توجه به اینکه دیگه برای اونجا کار نمی کنم - برای همون برنامه دوباره دارم میرم جایزه بگیرم.
  3. من حیث افکار و دغدغه ها، خب تغییراتی بوده و هست حتمن. چه به لحاظ اختلاف فرهنگی محیطی که بودم و اینجا و چه به لحاظ مصاحبت و زندگی با آدم های مختلف از کشورهای مختلف، جهان بینی و نگرشم نسبت به خیلی امور تغییر کرده.
    بهتر شده یا بدتر؟ نمی دونم. بنظرم بیشتر چکش خورده. به واقعیت نزدیک تر شده. وقتی توی پوست خودتی، یا وقتی توی محله ی خودتی اصلا مطلع نمیشی که 4 تا کوچه اونورتر چه خبره. اما وقتی میری و سر میزنی و پرس و جو می کنی، می فهمی دنیا دست کیه.

    همین الانشم شاید فکر کنی عصر ارتباطاته و می دونی و می تونی بدونی کجا چه خبره. اما این نیست. تا وقتی در موقعیتش قرار نگیری یا خودت رو قرار ندی، نمی فهمی واقعا چه خبره. شاید بهترین منبع در اینترنت فروم ها و تالارهای گفتگو باشه، بجای یوتیوب و فیس بوک و ایسنتاگرام و تویتر. یا حداقل خوندن کامنت ها و نظرات ملت تا بفهمی سطح شعور و دغدغه و جنس واقعیت چیه.
  4. به لحاظ کاری و تخصصی دغدغه ام این هست که خودم رو بروز نگه دارم و البته نیم نگاهی هم به پیاده سازی ایده هام دارم .
5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 رو ضروری نمی دونم. مشکلی داری؟

اینجا می نویسم از چیزایی که می بینم و می شنوم و می خونم و حس میکنم و فکر می کنم. کاری که خیلی وقته نکردم.

دوباره


پس از مدتی دوری دوباره برگشته ام به اینجا.
این بار دوست دارم بیشتر بنویسم. گویی فکرم بسراغ جایی می گردد که هر آنچه در آن می گذرد را خط خطی کند. 
کجا بهتر از اینجا؟ 
توی اینستااگرام و جاهای دیگه لذتی در نوشتن و بروز نمی بینم. اینجا باید بنویسم و می نویسم.

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...