۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه
گفتنی است
خدمت نیوشای عزیز بگم که این ( این 1 = این 2 = این 3 ) توصیفات برای نارنجستان کامله. من از خودم کامل تر از این ها نمی تونم بگم. حسی که به من دست داد فقط حسرت بود. فکرشو می کردم که اگر اونجا خونه من بود چی می شد؟ با اون بوی بهار نارنج ها!!! جالبه یه جا یکی از همراهامون دست گذاشته بود روی یک نرده چوبی، حراست با دوربین دید و از بلند گو پخش شد که دست به نرده ها تکیه ندید!! این عکس هم خودم از نارنجستان گرفتم.
دوربین s5 هم عجیب دوربین قابلی است. بیشتر زیبایی عکس ها، شاید به توانایی دوربین برگرده تا عکاس! اما خوب من هم بد عکس نمی گیرم.
15 روز مرخصی تشویقی گرفتم. خوب باید برم دیگه. کلی مرخصی دارم من. دوستم هم دیروز تاکید کرد که برم. عجیب فکرم درگیره. می خوام برم اونور آب. من بیزی هستم. فکر باید بکنم، تصمیم باید بگیرم، کمی زمان رو پیش بینی کنم که چی کار کنم چی میشه. مثل شطرنج!! یکجوریم!!! آخه دیشب ابراهیم رو دیدم. گفت که تنها چیزی که اونو اونجا اوایل اذیت می کرده این بوده که چرا زودتر نرفته! :(
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
آدمیزاد
آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...
-
آمده است که موسیقی ذهن و زبان آدمی را باز می کند. حکایت یک موسیقی تلگرامی یا شاید واتسپی است که ما را با این بشر ایرانی آشنا کرده است. یک ه...
-
سه سال پیش در آستانه ۴۰ سالگی تصمیم گرفتم به خودم یک هدیه ویژه بدم. گزینه های مختلف رو بررسی کردم و در نهایت در ورکشاپ ۴ روزه تونی روبینز ب...
-
خوب سلام. من زنده ام هنوز. شما زنده اید؟ عجب چیزیه ها؟؟؟ مگه نعععع؟؟؟ الهی دردو بلای دينا بخوره تو سره عموی لجنش! با اون شاهين هم خيلي حا...
هاااااا حامدی جونی
پاسخحذفدستت درد نکنه . خیلی مرسی
من اگر فرمانده بودم زودی معافت میکردم . حیف . من هیج قدرتی ندارم .
حالا بقیه اش رو توی ایمیل میگم