من بيدالم
۱۳۸۵ آذر ۲۷, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
فحش و فحش بازی: پدرته
داستانی ادامه دار. در این 12 (یا شاید 13) سالی که از خارج از ایران و در دیار کفر روزگار می گذارنم و گاهی دیده میشوم، بارها شده است که به این...

-
به نام خداوند جان و خرد - کزين برتر انديشه بر نگذرد خداوند بخشنده دستگير - کريم خطا بخش پوزش پذير عزيزي که هرکز درش سربتافت - ...
-
اهل دانشگاهم روزگارم خوش نيست ژتوني دارم خرده عقلي سر سوزن شوقي اهل دانشگاهم پيشه ام گپ زدن است سرگرميموبلاگ زدن است من در اينجا سياه مي كنم...
خدالو شکل که بیدالی
پاسخحذف:)) آره .اقعان ... کمتر از يک هفته ديگه مي تونم فقط شب ها ساعت يک و نيم نصف شب بيدار باشم و همين مطلبو بو بلاگ بذارم ...
پاسخحذفبعدش در خوابگاه سربازي بايد با خواب ها و خيال ها سر و کله بزنم :))
ممنون از لطفت ;)