از سميرم که مي گشتيم خريديم. يادش بخير بچه که بوديم، توي دهات پدر بزرگم اينا، جابان، 15 کيلومتر آنطرف دماوند، سياهش رو مي خورديم. مي چسبونديم به انگشت شصتمون و مي خورديم. چه مزه اي ميده! واي که آب دهنم راه ميگيره!!
از کامنت اين مطلب:
تا همین چند هفته قبل نمیدانستم کشک را چگونه درست میکنند. برای درست کردن کشک اول دوغ درست میکنند٫ سپس دوغ را آرامآرام -در طول هفتهشت ساعت -گرما میدهند. کشک روی دوغ تشکیل میشود. پس از برداشتن کشکِ مایع-نیمهجامد از روی دوغ٫ اگر مایع باقی ماننده را گرما دهیم تا بیشتر آبش تبخیر شود غره-قورت یا غارا درست میشود.
۱۳۸۷ اردیبهشت ۶, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
پایان ماموریت غیر ممکن
مجموعه فیلم های ماموریت غیر ممکن از جمله علاقه مندی های من بوده و هست. مشخصا به میزانی که در جوانی عاشق جمشید هاشمی پور بودم، در دو دهه اخی...
-
اهل دانشگاهم روزگارم خوش نيست ژتوني دارم خرده عقلي سر سوزن شوقي اهل دانشگاهم پيشه ام گپ زدن است سرگرميموبلاگ زدن است من در اينجا سياه مي كنم...
-
به نام خداوند جان و خرد - کزين برتر انديشه بر نگذرد خداوند بخشنده دستگير - کريم خطا بخش پوزش پذير عزيزي که هرکز درش سربتافت - ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر