مي خوام تلافي بکنم
مي کنم
يک عه بزرگ
يه روز تلافي مي کنم .... (حميد عسگري)
امروز نشسته بودم توي اتاقم. در فکر بودم بد! اون پسره که اومده اونجا کار کنه (قبلا سرباز بوده و چون کار پيدا نکرده بعد از 6 ماه اومده اينجا و کارايي رو که من تا حالا انجام مي دادم رو انجام ميده + يکسري کار ديگه) يهو يک سئوال کردم که خودم اصلا بهش فکر نمي کردم. کاملا يهويي بود. خيلي با صداي آروم ازش پرسيدم ممد! بيرون چه خبره؟ گفت: خودت بيروني که! مي دوني چي خبره! گفتم: نه! من صبحا بيرون نيستم. نمي دونم صبحا، تو روز، بيرون چه خبره. گفت: هيچي! ترافيک. دعوا. دنبال کار و پول رفتن. نمي دونم بيرون چه خبره. صبحا قبل از همه بلند ميشي ميري بيرون. بيرون چه خبره؟ کي مي دونه؟
اصلا اين تو چه خبره؟
خيلي خبراست اين تو. کدوم تو بماند!
۱۳۸۶ آبان ۱۳, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
آدمیزاد
آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...
-
آمده است که موسیقی ذهن و زبان آدمی را باز می کند. حکایت یک موسیقی تلگرامی یا شاید واتسپی است که ما را با این بشر ایرانی آشنا کرده است. یک ه...
-
سه سال پیش در آستانه ۴۰ سالگی تصمیم گرفتم به خودم یک هدیه ویژه بدم. گزینه های مختلف رو بررسی کردم و در نهایت در ورکشاپ ۴ روزه تونی روبینز ب...
-
خوب سلام. من زنده ام هنوز. شما زنده اید؟ عجب چیزیه ها؟؟؟ مگه نعععع؟؟؟ الهی دردو بلای دينا بخوره تو سره عموی لجنش! با اون شاهين هم خيلي حا...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر