۱۳۸۶ تیر ۲۹, جمعه

بعد و قبل

سلام.
نمي دونم والا چي بگم. ولش کن.

دندونم درد نداره ها، فقط آروارم درد داره. وقتي که دهنم رو باز مي کنم چيزي بخورم. به زور دهنم رو باز مي کنم تا قاشق يا تغذيه رو بذارم توي دهنم. همينجوري حالا دارم الکي باز و بستش مي کنم. اما خدا رو شکر خوب وقتي کشيدم. قيمتش هم خدا خيرش بده دکتره، باهام راه اومد.

دکتره فهميده بود که پوستم چربه و اينا. مي گفت سيد معلومه خيلي پر انرژي هستيا! منم گفتم آره دکتر، اما چه فايده؟ کسي نيست قدر بدونه. پسر يک خنده اي کرد بدتر از خودم. خيلي ذوق کرده بود.

دوستان سيگار نکشيد. چيپس و پفک نخوريد. هله هوله نخوريد. به جاش شير و کشمش و سولفات روي بخوريد. اينا رو ميگم پس فردا نگيد نگفتي ها! خود دانيد.

من عاشق سیب زميني سرخ کرده هستم. (همونايي که تو منوي پيتزايي ها هست) ديروز به مهدي و ميثم التماس مي کنم بياين بريم بخريم مهمون من. نيومدن. منم خودم رفتم يک سيب زميني مخصوص گرفتم خوردم. خيلي باهاش حال مي کنم. بعدشم يک آب معدني تگري کوچيک گرفتم خوردم. توپ توپ شدم.

يک فيلترشکن قراره بگيرم ميوفته سالي 15.000 تومان. پارسال پيارسال، قبل از اينکه برم سربازي، با دوستان پول مي ذاشتيم مي گرفتيم. ديگه نگرفتم تا الان که مي خوام بگيرم.

ديروز رفتم يک 50.000 کارت خريد اينترنتي از پارسيان گرفتم. به کارم مياد احتمالا. براي خريد اينترنت نامحدود سپنتا و امور ديگه.

دارم به بعد از اين فکر مي کنم. که نشه مثل قبل از اين.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...