۱۳۸۶ تیر ۱۱, دوشنبه

دلتون بسوزه

سلام.
ديروز رفتم همون دندونپزشکيه و مشخص شد که 3 دندون عقلم بايد کشيده بشه و 2 دندون تعميري و پر کردني دارم. فردا اولين وقتم هست ساعت 5 و بعديش 2 شنبه هفته بعد. دکتره که فهميد برادر مهدي هستم، خيلي تحويل گرفت و با چه شوري از آقا داماد سراغ گرفت که منم نامردي نکردم و بهش گفتم که داره بهم مي خوره. طفلي خيلي خورد توي حالش. ما هم خورد تو حالمون. اما دکتره خوبيه! ايشالله که دردم نياد فردا.

فردا رو مرخصي هم گرفتما!! بايد برم جواب عدم سوء پيشينه رو بگيرم. فکر کنم دو سه تا قتلي داشته باشم. شايدم قتل پيرزن و تجاوز ... (اوا خاک اره!!) شناسنامه موبايلم رو هم بايد بگيرم.

صبح ها خيلي سخت از خواب بيدار ميشم. اوه اوه! 5 شنبه هفته پيش. همينجوري از خواب پريدم ديدم ساعت 5 صبحه. دنباله موبايل بالاي سرم گشتم، ديدم مهدي خاموشش کرده گذاشته بالا سرش. انقدر خدا رحم کرد که نگو. نزديک بود خواب بمونم.
ديشب تولد زنداداش بود و مهمونشون بوديم. خدا رو شکر ماشين مهدي هست، رفت و آمدمون راحته.
این قضيه بنزين هست؟ خيلي باحاله ها!! فکرشو بکن بنزين رو بخواي جهاني پول بدي، اونوقت براي ماشين بايد 2 برابر پول ماشين، پول يامفت بدي به کي؟ آفرين! به اونا! کدوما؟؟ يعني نمي دوني؟؟ مي دونييييييييييي.

به تمامي امتحان دهندگان کنکور و دانشگاه خسته نباشيد ميگم. انشالله که اميد به خدا :).
بگم چيکار دوست دارم بکنم؟ نمي گم.

ما در منزل جديد يه dvd – cd پخش کننده از نوع SONY خريديم که توي اين دو سه هفته اکثر شبا فيلم کرايه ميگيريم و مي بينيم. ديروز از حسام سراغ CD فيلم گرفتم يک منبع خوب بهم معرفي کرد. از اين بابت خوش به حالمه يه عالمه.

تازگيا با اينکه سوار اتوبوس ميشم و چون سربازم بليط نمي دم خيلي دارم حال مي کنم. دلتون بسوزه ;).

۱ نظر:

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...