۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۶, یکشنبه

کرمانشاه

آقاهه زنگ زده ميگه وامتونو به کرمانشاه منتقل مي کنيد؟ منم ميگم براي انتقال بايد بيام کرمانشاه. منم چون سربازم و اونجا بودم خاطره خوشي از اونجا ندارم. شرمنده!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...