۱۳۸۶ فروردین ۶, دوشنبه

معلمي در چين

سلام. خوبید؟ اميد که خوب باشيد.

- از ديروز رفتيم پادگان. به غير از 2-3 تا از دوستان، همه مرخصي گرفتند و نيومدند. من تنها فرد از بخش رايانه اداره سياسي هستم. صبح ها ورودش ضایع هستش. از همه بدتر خروجشه که وقتي نيم ساعت پياده راه مياي تا برسي در خروجي، نيم ساعت علاف هستي پشت نرده ها تا بذارن بري مهر بزني و خروج کني. ديروز حال گيريش بد بود. چرا که ساعت 2 ولمون کردند در حاليکه فکر مي کرديم ساعت 12 ميريم بيرون. 2 ساعت علاف شديم. اما امروز از ساعت 12 شروع کردند به مهر زدن که من ساعت 12:25 خارج شدم. بديش هم اينه که صفمون با صف سرباز صفرها يکيه.
ديروز مجله شبکه اي که مال ماه اسفند بود و از قبل از عيد تو دفتر بود رو خوندم. اما کاري که امروز کردم خيلي با حال بود. توي اکسل تقويم درست کردم و برنامه اسکان و خيلي چيزهاي ديگه رو تا آخر خدمت زير پرچمم، توش درآوردم. اگر اينترنت اونجا وصل شد (فعلا قطعه چون سرورها خاموشن. ميوفته براي بعد از تعطيلات) حتما فايلشو يا حداقل عکسي ازش اينجا ميذارم.

- تا حالا شده ايميل دوستتون رو چک کنيد؟ من اين کار رو کردم. البته اونم براي من اينکار رو کرده. وقتي آموزشي بودم ازش خواستم وارد ايميلم شه تا بسته نشه ايميلم و ايميلام پاک نشند. حالا اون که دسترسي نداره به اينترنت از من خواست و من براش انجام دادم.

- دو سه تا لينک اضافه کردم به اين لينک هاي خوش آمدني هام. اوني که همين ساعاتي قبل، ساعاتي (حدود 1 ساعت) رو وقت گذاشتم و از مطالبش خوندم، اين بلاگ هست. عنوانش مسافر هست. سرکار خانم مهرناز معمارصادقی که هم اکنون در چين انگليسي تدريس مي کنند. بسيار بسيار لذت بردم از نوشته هاشون. و البته اين مطالب رو انتخاب کردم که شما هم اگر وقت داشتيد بخونيد. بسيار هم دوست دارم رو مطالبشون نظر بدم. ايشالله سر فرصت ميدم.
http://jazireyesargardani.blogspot.com/2004/11/ymca.html#links
http://jazireyesargardani.blogspot.com/2004/11/blog-post_10.html#links
http://jazireyesargardani.blogspot.com/2005/01/blog-post_06.html#links

اين خانوم خانوما، ارادت خاصي به ادبيات و شعر هم دارند. بخصوص خيام. اين شعرها رو که خودشون تو نوشته هاشون آورده بودند منم پراکنده خوندم، ميذارم. خيلي باحالند. جالبه نوشتند که هر کدوم براي چه حالت درونيشون بوده. بايد بگم که براي خودش و محمد آقا همسرش، آرزوي شادي و سلامتي مي کنم.

خیام اگر ز باده مستی ، خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی ، خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی ، چو هستی خوش باش

آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش می کوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانمایه بدان نفروشی

مي خوردن و شاد بودن آيين من است
فارق بودن ز کفر و دين؛ دين من است
گفتم به عروس دهر کابين تو چيست
گفتا دل خرم تو کابين من است

- خوب. کتاب هامو برنامه ريزي کردم بخونم. تنبلي بسه ديگه. خودم نوشته هاي قبليمو مي خونم حالت ناجالبم رو اصلا نمي پسندم. روزي 40 صفحه بايد بخونم. کتاب هاش هم ماشالله 300 400 500 صفحه اي هستند. البته اکثران خوندني و حفظ کردني هستند.

- تصميم دارم کتاب هامو نبرم پادگان براي مطالعه. به جاش UML و ساير نرم افزار ها رو اونجا ياد بگيرم. وقتي که مي خوام بذارم پاي کامپيوتر (به غير از کار سايت ها که يک روز در ميان برنامه ريزي کردم انجام بدم) توي اونجا بذارم. وبلاگ نويسي رو هم کم مي کنم. آره ديگه.

راستي ظاهر وبلاگم چطوره؟ وبلاگ انگليسي رو هم تغيير دادم. هه هه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...