آنچه گذشت را نمی شود به این راحتی گفت و
نوشت.
چند ماهی نباشی و بالا پایین هم داشته باشی، نمی دانی کدام را اول بگویی.
مریضی پدر و دعاهایی که برای بهبودش داشتم و دارم و بودن با یار زندگی و سفرهای خوب و عکس های
خوب و ...
ادامه امسال و ایام پیش رو زندگی جدیدم خواهند
بود. کمی سردرگم و مشغول گذر ایامم و فکرم درگیر این است که کار و زندگی ام روتین شود و روی غلطکی بیفتد.
و اوضاع اجتماع هم کم در دغدغه هایم نیست. زمانیکه
به اقتصاد فردیت بر میگرده، فرهنگ روزانه ای باشه که می بینی و اذیت میشی، به
سیاستی می رسی که به کثیف بودنش یقین داری و سایه اش رو روی اقتصاد و فرهنگ و
جامعه می بینی.
حالا اینطور است که دوست دارم
بیشتر در اینجا بنویسم. :-)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر