۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

سفره هفت سین

آغاز سال میلادی همیشه باعث رشک من میشه. شادی بی حد اونها به هیچ وجه (از نظر من) با شادی سال جدید ما قابل مقایسه نیست. آداب و رسومی که برای این جشن دارند خیلی جیگوله. باورم اینه که باز قدیما یک عشق و شوری توی جشن ما ایرانی ها بوده. حالا که فکر می کنم شور و شعف عیدی گرفتن و عیدی جمع کردن. مهمونی رفتن و شوخی کردن بدون اینکه کسی ناراحت بشه.
علی الخصوص کارتن های والت دیسنی که تلویزیون پخش می کرد و آرایش درخت کریسمس و بابانوئل و سایر دیدنی های این مناسبت.

نمی دونم چرا سفره هفت سین هیچوقت برام جذاب نبوده و اصولا من نمی دونم چرا به عنوان نماد نوروز خودمون دوسش ندارم چرا آخه؟
اما عاشق سبزش هستم :ی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...