اين شعر از اينجاست. تقديم مي كنم به همه دوستام، علي الخصوص شما دوست عزيز!!
گلم از خود رهيدن را بياموز - به سرمنزل رسيدن را بياموز
مجال تنگ و راهي دور در پيش - به پاهايت دويدن را بياموز
زمين بي عشق خاكي سرد و مرده است - به قلب خود تپيدن را بياموز
جهان جولانگهي همواره زيباست - به چشمت خوب ديدن را بياموز
بياموز، آفريدندت توانا - توانا، آفريدن را بياموز
جهان طعم شراب كهنه دارد - به لبهايت چشيدن را بياموز
تو اهل آسماني اي زميني - به بال خود پريدن را بياموز
صدايت مي كنند از عالم عشق - به گوش جان شنيدن را بياموز
نسيمي باش و از باد بهاري - سحرگاهان وزيدن را بياموز
تو ابر رحمتي گاهي فرو ريز - زاشك خود چكيدن را بياموز
گذارت گر ز راهي پرگل افتاد - به دست خود نچيدن را بياموز
به عاشق غمزه و غم مي فروشند - تو از اول خريدن را بياموز
سبك همواره بار زندگي نيست - به دوش خود كشيدن را بياموز
كمانت مي كند اين بار سنگين - تو پيش از آن خميدن را بياموز
جهان از هردو دارد، شادي و غم - شكيب داغ ديدن را بياموز
به دنيا دل سپردن نيست دشوار - زدنيا دل بريدن را بياموز
نياسودن به دوران جواني - به پايان آرميدن را بياموز
به جولان در سخن سالك مپرداز - دمي در خود خزيدن را بياموز
سراينده: مجتبي كاشاني
قشنگ بود و پر معنی
پاسخحذفخداييش آره :)
پاسخحذف