۱۳۸۷ آبان ۳۰, پنجشنبه

پلشت

افشين جان! سيد جان!
اينجا ايران است. صداي منو از تهران مي شنوي!
واقعا متاسفم قطبي جان! تو حيفي! طفلك تلففف ميشي! (با صداي اكبر عبدي در فيلم ماندگار مادر)
....................................................................................
پدرم! بازنشسته شد. از آن بازنشسته هاي آموزش و پرورش.
به ياد زحماتي كه براي من و امثال من كشيده، ديروز شاخ گلي ناقابل براش گرفتم و خسته نباشيدي بهش گفتم.
پدرم خسته است!
اما من از اون خسته ترم. اصلا جوان هاي امروزي از قديمي ها خسته تر و پلشت ترند. من كه با خودم موافقم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...