- امروز رفتم عينك دادم به خانم دوكي تا 5 شنبه چشم دار بشم من
- شنبه ميرم چسب دماغ رو براي هميشه بر ميدارم
- فردا آخرين پست پادگان را مي دهم
- خدا بخواهد 2 هفته ديگر ميروم پايان دوره و دنبال يك سري امور خوب خوب و موههههوم
- كار تايپ ميثم نصف شده. تموم بشه پاورپوينتش رو درست مي كنم و پيتزا و ژامبون رو مي لومبونيم
- يك سينما هم بعد از عينكي شدن ميريم
- هوا خيلي گرمه. زيادي. 5:30 صبح هم كه آفتاب نيست عرق ميريزم
- تصميم هايي گرفته ام. براي دست به برنامه نويسي شدن و اين صوحبت ها
۱۳۸۷ تیر ۱۸, سهشنبه
بشمور 8
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
پایان ماموریت غیر ممکن
مجموعه فیلم های ماموریت غیر ممکن از جمله علاقه مندی های من بوده و هست. مشخصا به میزانی که در جوانی عاشق جمشید هاشمی پور بودم، در دو دهه اخی...
-
آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...
-
اهل دانشگاهم روزگارم خوش نيست ژتوني دارم خرده عقلي سر سوزن شوقي اهل دانشگاهم پيشه ام گپ زدن است سرگرميموبلاگ زدن است من در اينجا سياه مي كنم...
وقتي ميشنوم داره سربازي تموم ميشه نميدوني چقدر خوشحال ميشم. راستش اشك تو چشام جمع ميشه .
پاسخ دادنحذفبه همه سلام برسون بخصوص ابوالفضل ، محمد چاووشي ، امير مختاري و كلا همه