۱۳۸۶ اسفند ۲۴, جمعه

مي دوني

در اين 3 4 تا پست پادگان اخير، بدون استثنا مريض شدم بعدش. از پريروز بي حال بودم، ديروز سرما خوردم و تب كردم و الان كمي بي ترم!
اينطور كه واضح و مبرهن است، اينجا دارم كم ميام. اصلا كم ميام اينترنت و از اين بابت خورسندم.
اتفاقات، مي افتند. حتي اينكه يك موتور سوار موقع رفتن به سمت درب خروج پادگان، من رو سوار كنه، برام يك پالس مثبت، يك اتفاق خوب هستند. و!
به شدت احساس خستگي مي كنم. اميد كه در تعطيلات چند روزه استراحت كنم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...