۱۳۸۷ فروردین ۱, پنجشنبه

كافيست

براي الان كافيه. بگيرم بخوسبم. دوست ندارم نقش بازي كنم ديگه. ادا در نيارم. از شوخ و شنگيم كم كنم. يك كم هم جدي باشم ببينم چي واي ميسه؟ بهم مياد يا نمياد! (يا بهم ميره! D:)

۲ نظر:

  1. حامدی جونی سال نو مبارک باشه . مرسی از پیامت اوه خیلی مرسی .

    ببین من نمیدونم بلاگت رو چرا این جوری میبینم یعنی فقط یک پست و دیگه ریدر نیست ؛ همه چیز نیست ؟ یا درست میبینم ؟

    پاسخحذف
  2. باسه عکس ها خیلی مرسی ، میدونی چقده من خودم رو کنترل کردم اونی که به درخت آویزون شدی رو نذارم توی بلاگم ؟ :))))))))))) خیلی خیلی خیلی ممنون . سال نو هم مفارک فاشه حامدی جونی :پی

    پاسخحذف

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...