۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

شلوخ

رفتم خونه. از سمت بازار رفتم. پياده. شلوغ بود. خيلي! خونه، هم داره، خوب، پيش ميره، شكر خدا!‌ هر چند تاخيري داشت اما بالاخره داره پيش ميره!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...