۱۳۸۶ دی ۲۶, چهارشنبه

رقص عاشورايي

سفرمون كه نفتي نشد!
بنزين هم كه سهميه بندي شد!
گاز هم كه قطع و وصل ميشه! بغران هم كه نيست!‌ (بوهران خودمون و بهران شما و بحراني كه با مشتق اول جهت محاسبه نقطه عطف در حسابان و ديفرانسيل يادش بخير مي گرفتيم و تركيبات حلقوي و حركت پرتابه و فشار هوا در تاريخ ادبيات پيش دانشگاهي و علي اسفندياري با قانون كيرشهف مي شود 2 تا جمله مجهول مضارع در ماضي و آيا من سالمم؟)
اينترنت كه توپه! راننده هاي حرام زاده رو ديديد؟ ملت منتظر تاكسي هستند،‌مي زنند كنار، در سرما دست روي دست و پا روي پا انداخته و داد مي زنند: تاكسي در بست!! خوب مشخص است كه آدمي دلش مي خواهد با او چه كار كند! مشخص نيست؟ چرا! هست!
چقدر موج مثبت آخه دريافت كنيم؟
ميدون منيريه 2-3 شب پيش، پسره داشت مي رقصيد و طبل مي زد. طبله 2 برابر قدش بود. از شدت صداش مي پريد بالا پايين! كوردي فكر كنم مي رقصيد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...