۱۳۸۶ دی ۱۶, یکشنبه

تشکر فراوان

ممنونم فراوان از پاسخ ميس شين به سوالم!

سئوال:
من سئوالم سر اينه كه چرا براي ذهن براي افراد، اسم مفرد بكار ميره. براي يك نفر، كسي نميگه اذهان. ميگه ذهن!! براي فكر، به راحتي براي يك نفر ميشه افكار رو بكار برد. مثلا: افكار پريشان من! افكار مثبت من! اما نميشه گفت: اذهان پريشان من! اذهان مشوش من!
به قول شما فكر با ذهن فرق داره. منم همين فرقش رو مي خوام بدونم چيه و از چه جنسيه؟ چرا اون (فكر) انقدر زياده كه ميگيم افكار و اين (ذهن) انگار يكتاست و منحصر به فرد كه فقط مي گيم ذهن. اصلا فكر زياده و ذهن كم؟ خاصيت تغيير و تحول در اينها چطوريه؟ بنظرم فكر زود به زود و ذهن دير به دير تغيير مي كنه!
راستش يك جوري درگير واژه هام! ممنون از پاسخت


پاسخ:
من می خوام جواب این سوالت رو به شدت غیر تخصصی بدم. ببین ذهن یک ظرفه - مثل یک ظرف میوه - پس بهش می گیم "ذهن" یعنی یک واقعیت دربرگیرنده ... اسم محتویاتش - همون میوه ها - فکر است. ذهن ظرف فکر است. بنابراین ذهن مفرد است اما تعداد افکار بسته به حجم ذهن تعیین می شود. درست شد؟



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...