عصري رفتم دكتر. براي اينكه بعد از پست هفته پيش، حالت سرماخوردگي دارم و صرفه مي زنم. آقا بعد از كلي انتظار (شلوخ بود) رفتم تو (همون داخل) ميگم سلام خانوم دكتر! خانوم دكتر: سلام خانوووووووووووووووووووم! خندش گرفته و به مريضاي زيادش اشاره مي كنه كه حواس براش نذاشتند!
اين بود خاطره اي از من.
اين بود خاطره اي از من.
salam khanooooooooooooooooom :)) =))
پاسخحذفLOOOOOOOOOOOOOOL
پاسخحذفخوب شد بهت نگفت سلام حامده :))
عليك سلام آق ساني :p
پاسخحذفاسمم رو نمي دونست، وگرنه مي گفت نيوشا
تا لحظه آهر كه داشتم ميومدم بيرون داشت مي خنديد. چي كار كنيم ديگه. خودم خندون، مريض هم باشم، دكترم رو مي خندونم :)