۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۸, سهشنبه
شبي به همين تاريکي
از نوشته هاي پيشينم:
.... وبلاگ يه دختر آمريکايي 19 ساله رو داشتم مي خوندم امروز، يه چيز جالب نوشته بود. نوشته بود اين روزا به شدت داره با آدماي جديد آشنا ميشه و دوست ميشه و به همون شدت هم داره از دوستاي قديميش جدا ميشه. نحوه بيانش و خيلي چيزاي ديگش برام جالب بود. آهان. نوشته بود فرضا امروز رفته بود تمرين CHEER PRACTICE. خيلي دلم خواست منم. (حدس مي زنم چيز خوبي باشه!!) ...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
آدمیزاد
آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...
-
آمده است که موسیقی ذهن و زبان آدمی را باز می کند. حکایت یک موسیقی تلگرامی یا شاید واتسپی است که ما را با این بشر ایرانی آشنا کرده است. یک ه...
-
سه سال پیش در آستانه ۴۰ سالگی تصمیم گرفتم به خودم یک هدیه ویژه بدم. گزینه های مختلف رو بررسی کردم و در نهایت در ورکشاپ ۴ روزه تونی روبینز ب...
-
خوب سلام. من زنده ام هنوز. شما زنده اید؟ عجب چیزیه ها؟؟؟ مگه نعععع؟؟؟ الهی دردو بلای دينا بخوره تو سره عموی لجنش! با اون شاهين هم خيلي حا...
:) are khoobe
پاسخحذف