۱۳۸۵ آذر ۱۴, سه‌شنبه

آخرين نشانه

مرده شوره سانسورشونو ببرن که بجای اينکه آدم حواسش به فيلم باشه، ميگرده ببينه کدوم هنرپيشه کجاش سانسور شده! اينم شده از فيلم ديدن ما! ولي فيلمش قشنگ بود. (آخرين نشانه - سينماي ماورا)

اصلان حال و حوصله هيچ کاري ندارم! انگيزه اي ندارم! نمي دونم چرا؟ شايد زيادي سئوالاي بي جواب دارم! يعني به نظر تو چي ميشه؟

من ____ او ____ شما
تو ___ ما ___ ايشان

من نفهميدم!؟!؟ آخر چی؟ - درونم مشکل داره ها!؟ از نظر جسمي خوبم! اي بابا!!

اي کاش اين سربازي نبود. مي شد کار کرد. پول در آورد. پول خرج کرد! گشت زد! کيف کرد! ايکاش!
براي اينکه گيج نشي کلا دارم صحبت مي کنم.

گيچ شدي؟
به بهشت! اصلا حوصله ندارم ميگم

۶ نظر:

  1. موافقم فيلم جالبي بود ولي يه كم يه جورايي كم هيجان تر از هميشه هاي سينما ماورا بود . نبود؟ !
    راستي عكس برفي منو نمياي ببيني؟!

    پاسخحذف
  2. هيجان آره نداشت!
    عکستم الان ميام ميبينم! - ولي انتظار فيلم ترسناک داشتم، نگو ترسش هم عاشقانه بوده!

    سانِی! ;)

    پاسخحذف
  3. اين به بهشت رو خيلي خوب اومدي

    پاسخحذف
  4. راستي اينقدر هم به خاطر سربازي ناراحت نباش.
    ميدونم كه من خودم تجربه نكردم پس نميتونم درك كنم اما فكر ميكنم بالاخره اينم يه دوره از زندگيه كه بايد گذروند
    بعدش ديگه سالهاي سال كار ميكني و پول درمياري و پول خرج ميكني و كلي بايد مسئوليت كار و زندگي رو به دوش بكشي.. پس به نظر من سعي اين كن اين دو سال رو درست بگذروني.. طوري كه بعدن حسرت كارايي كه مثلن توي اوقات فراغت اين روزا داشتي رو نخوري

    پاسخحذف
  5. واي که دعا کن اين حرفتو آوازه گوشم کنم :(

    وگرنه همه چيه اين دو سال : به بهشت

    پاسخحذف

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...