۱۳۸۵ آبان ۲۲, دوشنبه

آگوتان

سلام ننه (به وبلاگمم هان! عين بچه ننه ها هر چي ميشه آدم مياد همين جا ميگه ديگه. مگر نع؟)

ديروز:
مشغول جشنواره بودم از صبح تا 10 شب. با آنژانس (آن+ژانس) آمدم منزل و خوردو خواب. سينما ماورا رو هم جا موندم. شايد امشب ديدمش. در روز سعي همي کردم تا وبلاگ ببينم (با استفاده از اينترنت اونجانه) به اين نتيجه رسيدم که عجب کار درستم من. چرا؟ ميگم عزيزم. از اونجا که اکثر دوستان در پرشیان بلاگ و بلاگ اف عا، مي نويسن، و اونجا 99.98 درصد، اين وبلاگا رو نمي ياورد. خيلي هم زياد شده متنايي که مي خونم و مي بينم ملت با کار کردن با وبلاگاشون بخصوص با اين دو تا سرويس وطني مشکل دارند. حالا کار درستيه من اينه که يک سرويس دهنده خارجکي انتخاب کردم، و اين دوستان يک سرويس کننده وطني! (شايد هاست اين دوستان هم از نوع سرويس کننده باشه ) - (خداييش دهنم سرويس شد. هي ميزدم نميومد. شک مي کردم به خودم که شاید پام روي سيم باشه. ولي نبود که) + 34 * 345 / (آلفا منهاي دو در انتگرال نامعلوم مفقودالاثر مجهول الهويه)sin.

بحثِ دهندگي، گيرندگي و از اين قبيل من رو ياد اين مطلب ميندازه. که. همسران، باید براي هم، تصمیم دهنده باشند تا اينکه بخواهند گيرنده و يا سازنده باشند. البته سازنده هم باشند خوبه. همسر باید آزادگذارنده باشه. حالا اين که يکي از طرفين به اين حد از بلوغ نرسیده باشه که قدر و منزلت آزادي رو بدونه، باعث تاسف هست براي اون يکي طرف. بعله! عرض مي کردم. همسر باید شادی دهنده باشه، از بین برنده غم و غصه و اضطراب باشه، باید انرژي دهنده باشه، بايد ويتامين باشه از نوع ث، آ، الي ... ن - و - ه - ي ! بايد به روابط مشروعيت بده . بايد ... يه سئوال ننه! ادامه بدم سانسور مي کني؟ - ننه: ننه و مرض. ادامه بده تا خوودت بفهمی. - من: نه ننه! چه کاريه ، با هم نشستیم داریم صحبت می کنیم دیگه. خون خودت رو هم کثیف نکن .

خلاصه. ديشب هم آقاي امامدادي کلي از خاطراتشون از جنوب که 3 سال اونجا بودند تعريف کردند. مي گفتند جايي بودند به اسم جزيره هنگام. معلم مدرسه هاشون بودند. از عادات و فرهنگشون مي گفتند. بـــــعـــــــــد عاره، بــــــــــــــــــــعـــــــد، می گفتند یه بار یه عروسی رفتند. چون رفیق بوده با داماد رفته منزل و حجله رو دیده. چه چیزی بوده. با طناف از 4 طرف سقف طناب آويزون کرده بودند به چه ضخامت و تخت رو روي اون علم کرده بودند! پتوهايي که از دوبي آورده بودند و کلي پولش بوده و کلي چشم نواز و البته پوست نواز. مي گفت، مي گـــفـــت، هيچي بابا! ميگفت آدمو وسوسه مي کرده، نشون به اون نشون که عروس و داماد 3 روز پس از عروسی از اونجا اومدند بيرون و نتيجه کارشون رو هم به همــــــه با چه شعفی نشون می دادند. غذا رو هم توی اين مدت براشون سرو می کردن. خدا قسمت کنه.

امروز:
صبح علي الطلوع ساعت 6 رفتم مطب دکتر مافی، هفت حوض نارمک. جهت پوست سرم که پر از جوش هست و دیشب کلی ازش خون اومد. بعد از 10 ثانیه که من تازه رسیده بودم، دکتر تازه اومد و من نفر سومی بودم که اونجا رسيده بودم. نوبتم که شد، گفتم که 2 سال پيش اومدم پيشت. داکسي سايکلين دادين بهم. همه جوره پرهيز هم مي کنم. بعد از يکسال قطع کردم داکسي سايکيلين رو و سوربيتول استعمال مي کنم (يعني مي خورم) و ...

نگاهي کرد و گفت دوات همون داکسي سايکيلن هست. اما اگر مي خواي که ريشه کن شه؛ بايد يه دوره 6 ماهه آگوتان بخوري که گرونه. با بيمه برات در مياد ماهي 50.000 تومان (يه طوري مي خنديد که لجمو در مياورد). گفتم نع! مي خوام برم سربازي مي ترسم مرتب دوره رو رعايت نکنم. حالا جالب اينجاست که بيمه من تا برج 3 سال 86 هست. البته جالب هم نيست. مسخره هست. اين چند سالو سر کردم، 2 سال ديگه رو هم سر مي کنم. شکر خدا فهميدم که لاعلاج نيست هر چي هست. چند تا دوا داد که البته مصرف می کنم تا حاد تر از این نشه.

اما برگشتنه. نمي دونيد چقدر خدا بهم رحم کرد. چقدر ته دلم خنديدم. چقدر حالت بديه. خدا نصيب هيچ کس نکنه و هر کس عزيزي رو چه اينجوري و چه جور ديگه از دست داده خدا بيامرزتش. داشتم اريب خيابونو با حالت دو رد مي کردم که يهو کاميوني که جلوم بود زد رو ترمز، منم خوردم با صورت بهش، بعدش پرت شدم با باسن مبارکم عقب و افتادم روي زمين. عينک و کلاهم و خودم سه طرف افتاده بودیم. شانس آوردم سواري که پشت سرم بود با فاصله زيادي اونور تر ترمز کرده بود. وگرنه ميرفتم پيش اونايي که صدام مي زدند مي گفتند: بيا اينور، يالا، تو ميتوني، کم مونده ، بيـــــــا (مثل اونايي که مي خوان خط پايان رو رد کنند) ... خيلي نامردن به خدا . خيلي نزديک بود. حسش کردم. دستم اينقدر درد گرفت.

حالا بگو از چي مي خنديدم ننه؟ از اين مي خنديدم که ساعت 7 صبح، کلت با اين اتفاق منگ بشه . حتي دوست ندارم فکرشو بکنی.

صحنه تصادف در زير آمده است. منم بلند شدم براي همه دست تکون دادم و گفتم زنده ام. همه هم مي گفتن: حامد دوست داريم، حامد دوست داريم، حامد دوست داريم ... ما منتظر دوميش هستيم، هيج جا نمي ريم همينجا هستيم ... مثل اینکه جدی جدی قصد جان ما را کرده بودند سلطان بانو ...

اين متنو چند بار توي روز تکميل کردم. الان با راهنمايي ساني خانوم و دکتر داروخانه فهميدم که آگوتان نه، و راکوتان. و عجب چيزايي هم ازش پيدا کردم. درست نيست الان برم سراغش. چون آزمايشاي مرتب داره و عوارضی که اگر تو سربازي تجربه نشن بهتره.

ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد اينو ميگه:

تأثیر دارو:

در هفته‌های آغازی درمان احتمالآ جوش های شما شدیدتر می‌‌شود. این به خاطر آنست که در ابتدا پوست در مقابل دارو عکس العمل نشان می‌دهد و با تولید چربی بیشتر سعی در تعدیل شرایط دارد که افزایش ترشح چربی منجر به تولید جوش های بیشتر می‌گردد.در این خصوص نگران نباشید .این امر نشان دهندهٔ آنست که دارو مؤثر واقع شده است.

بعد از این(حدودآ از هفتهٔ سوم به بعد)میزان آکنه بطور شگفت آوری کاهش می‌‌یابدو این بهبودی حتی پس از اتمام دارو نیز ادامه پیدا می‌کند.

توصیه‌های طول درمان:

- اگر در طول درمان حامله شدید،فورآ دارو را قطع نموده و پزشک خود را در جریان قرار دهید.توصیهٔ من اینست که در طول در از داروهای پیشگیری کننده استفاده کنید.
- در طول درمان همواره با جلسه‌های منظم پزشک را از حال خود مطلع کنید.همچنین سطح کلسترول خون نیز باید بطور ماهیانه آزمایش شود.
- بدون مشورت پزشک دارو را قطع نکنید و میزان مصرف را نیز تغییر ندهید.
- دارو را در مواردمشابه مصرف نکنید و مصرف آنرا به دیگران توصیه نکنید.
- بدون مشورت پزشک هم‌زمان از داروهای دیگر استفاده نکنید.
- در طول دورهٔ درمان و یک ماه پس از آن از اهدای خون اجتناب کنید.
- تا حد امکان از قرار گرفتن در معرض نور خورشید دوری کنید و از کرم های ضد آفتاب استفاده کنید.در طول درمان حساسیت پوست شما نسبت به آفتاب افزایش می‌‌یابد.

- از کیسه کشیدن پوست اجتناب کنید؛زیرا به علت حساس شدن پوست احتمال ایجاد گودال(scar)روی پوست افزایش می‌‌یابد.
- از مصرف مشروبات الکلی در طول درمان خودداری کنید؛زیرا باعث عوارض کبدی خواهد شد.


عوارض جانبی:

- هر دارویی یک سری فواید و یک سری عوارض نا مطلوب است.رؤاکوتان نیز از این امر مثتسنی نمی‌باشد.
- تمام این عوارض در یک فرد دیده نمی‌شود ولی احتمال وقوع هر یک وجود دارد.
- خشکی لب:بارزترین عارضهٔ این داروست که با استفاده از کرم های چرب کننده مثل کرم وازلین مرتفع می‌شود.
- خشکی دهان،بینی،چشم:دراین موارد در صورت تمایل می‌توانید از قطره چشمی و کرم داخل بینی استفاده کرد.با توجه به خشکی چشم استفاده از لنزهای چشمی توصیه نمی‌شود.
- خونریزی بینی:معمولآ در هفته‌های دوم یا سوم که خود به خود مرتفع می‌شود.
- درد خفیف مفاصل و ماهیچه ها خصوصآ زانو
- احساس خستگی و سردرد خفیف
- حساس شدن پوست به آفتاب و آفتاب سوختگی
- افزایش ریزش مو:اکثرآ زودگذر ولی در موارد بسیار نادر ممکن است دائمی‌شود.
- این عوارض عمومآ ملایم و زودگذرند.اکثر آنها پس از اتمام دورهٔ درمان رفع می‌‌شوند.در صورت مشاهدهٔ این عوارض فورآ دارو را قطع کنید و پزشک خود را در جریان بگزارید:
- حالت تهوع
- استفراق
- سردرد شدید و مزمن
- تاری چشم و اختلال در بینایی
- احساس افسردگی شدید

علائم افسردگی اینها هستند:
احساس غمگین بودن دائمی،بی علاقگی نسبت به کارهایی که قبلآ به آنها علاقه مند بوده اید،خوابیدن بیش از حد و خواب های پریشان،تغییرات اشتها و وزن بدن،احساس اضطراب دائمی،گریز از دوستان و آشنایان،احساس بی حوصلگی همیشگی، احساس پوچی و گناه.

البته علائم افسردگی همواره در حد زیاد ودائمی افسردگی را اثبات می‌‌کند.
عوارض جانبی این دارو نباید شما را نگران کند،ممکن است هیچکدام از این عوارض در شما مشاهده نشود.


با جست و جوي خارجيش هم ميشه بيشتر فهميد. از اين کليک ...
اينم از من.

ساعت+خريد ->

  • آخرين ساعت خريدم، کي بود؟
  • آخرين بار، ساعت خريدم
  • آخرين ساعت ها، خريدم
  • آخر، ساعت خريدم
  • آخر خريد، ساعت رو ديدم
  • ديدي ساعت خريدم
  • اينا رو کي نوشته ؟ ؟ ؟ ؟

باشد تا باز بتوانم بنويسم ننه جان

۴ نظر:

  1. سلام. بابا مستثني رو درست كن ! :D
    برا تصادف هم اين دفعه كه به خير گذشت ولي ممكنه شيطان دنبالت كرده باشه.
    اينهمه پول ميدي كارت اينترنت مي خري يه ذره هم اقلا صدقه بده تا بلا دورتر بايسته باباااااااااااااا!

    پاسخحذف
  2. علک سلام.
    ولی نمی دونی چه منگیه بدی بود.
    صدقه هم بلافاصله به محلش واریز شد. باشد تا به مستحقش برسه.

    از این اینترنت آسانا درحال حاضر مصرف می نمایم .... اينا بنظرت صدقه لازمن يا نه؟ يعني اگر کارت خريدم بايد صدقه بدم يا براي اينا هم بايد بدم :-P

    پاسخحذف
  3. ديگه بدتر.
    اين اينترنت آسانا كه نشونه ...!!!
    پس دوبرابر صدقه مي خواد.
    در ضمن اون مستثني خط اول زير عوارض جانبيه !
    ببخشيد من به غلط املايي آلرژي عجيبي دارم.
    نفس بككككككككككششششششش نفسسسسسسسسس كشششششششششششششششششششششششششششششش!!!

    پاسخحذف
  4. نشونه کون گشاديه؟ بگو راحت باش ;)
    اين متن رو فقط من کپي پي ست کردم. حق با شماست. ولی براي اينکه حق مطلب ادا بشه، دست بهش نمي زنم تا خودشون درستش کنن . ولي عيول به دقت نظرت ... حال کردم.

    نفس کــــــــــــــــــــــش ...
    نـــــفــــــــــــس
    بکش ...
    ....

    حالا با توجه به گشاديه ... بازم بايد دو برابر صدقه داد ؟ ؟ ؟

    پاسخحذف

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...