سلام. تعطيلات خوش گذشت؟ من که تعطيل و غير تعطيل ندارم. اکثران خوشم. حالا يا الکي يا به شما چه! حتا شما دوست عزيز.
حيف که تصميم گرفتم همه چيو بگم. اما نمي گم همه چيو.
از عفو تماشاگر نماها که بگذريم، شعار عليه داور واقعان جالب بود. به جاي هتک حرمت نواميس، مي گفتن: داور دوست داريم. خداييش جالب بود.
جمعه شب، چنگ ستارگان 3 رو نشون داد تي وي. بدک نبود. کمک کرد تا چشام گرم شه براي خواب. دستشون درد نکنه.
اون يکي شب، آخرين روز ماه با بازي امير جعفري و زنشو نشون داد. اينقدر زمان رو عقب جلو برد، ديگه داشتم خسته مي شدم. ولي قشنگ شد داستانش رفته رفته. ولي ديدي زنش چه لاغر کرده بود؟؟؟ ديدي دختر؟ منم ديدم. اولش فکر کردم دماغش رو هم عمل کرده، ولي بيشتر دقت کردم، نکرده بود. ايشالله منم يه روز اين دماغمو عوض مي کنم. يعني عمل مي کنم.
ديگه ديگه!
آهان. چند تا لينک جالب ديدم ولي فقط همينو براتون مي گم که ديدين چي گفتن؟ شنيديد؟ به ياد يکي از برنامه هاي تي وي در کودکي که مي گفت: بچه هااااااااااااااااااااا! اينو شنيديد؟ بچه ها، اينو شنيديد؟
فیلم سکسی بازیگر سریال نرگس، جنجال آفرید
طی روزهای اخیر، پخش فیلم سکسی که به دروغ شایعه شده است متعلق به زهرا امیر ابراهیمی بازیگر مشهور سریال نرگس است، جنجال فراوانی به پا کرده است و حتی این فیلم نیز در اینترنت پخش شده است. خبرنگار خبرگزاری "شهروند" با بیان این مطلب اعلام کرد که شنیده شده است برخی جریان ها با سوء استفاده از این شایعه ی کذب، زهرا امیرابراهیمی را ممنوع التصویر کرده و تمام فیلم های وی که در نوبت نمایش بوده به حالت تعلیق درآمده اند. این در حالی است که فیلم مذکور، توسط خود زنی که شباهتی (هر چند زیاد) با خانم امیرابراهیمی دارد، فیلمبرداری می شود و این مساله کذب بودن فیلم مذکور را تایید می کند.
خبرنگار "شهروند" می افزاید: در سال های گذشته نیز فیلم های با مضامینی چنین با حضور افراد شبیه به بازیگران سینمای ایران در ایران منتشر شده بود که پخش کنندگان این سی دی ها، به حبس و اعدام محکوم شده اند. گفتنی ست، خبرنگار شهروند پس از ساعت ها تلاش لحظاتی پیش موفق به گفت و گو با امیرابراهیمی شد. وی در این گفت و گو، اعلام کرده که فیلم مذکور جعلی است و از منتشر کننده ی این فیلم جعلی شکایت خواهد کرد
ميثم هم که تهران بود، يه چيزايي از رشتش برام گفت (کتاب داري و اطلاع رساني) که جذبش شدم. کلي با کامپيوتر ميشه توش کار کرد. از نظر فهرست نويسي و خيلي کاراي ديگه که توي ايرون بکره هنوز. حالا برم سربازي بيام ببينم چي ميشه. مي دونم که توي اين مدت بايد حسرت خيلي کارا رو که نمي تونم بکنم، بخورم. نه فکر کنيد معامله يا ازدواجا! نع! کارهاي بهتر و بهتر. اما بي خيال. خيلي کارا رو هم فقط توي اين مدت مي تونم بکنم. يکيش بيکاري کشيدنه. بعدان هم خيلي کارا مي تونم بکنم که تو سربازي نمي تونم بکنم. در مي يابمش ايشالله. نقشه ها دارم براش! حالا بريم جلوتر از شدنش يا نشدنش مي نويسم. خودمو مقيد مي کنم که بنويسم. برام بعدان درس مي شن.
يه همسايه احمق، بي ملاحظه، بي شعور، نفهم، و ... داريم، که اگه دعا کنيد 10-12 روز ديگه از شرشون راحت ميشيم. بلند صحبت مي کنن، صداي ضبطشونو بلند مي کنن، ساعت 1 نصفه شب، يهو مي زنن زير خنده و هر هرو کر کر. من که ازشون نمي گذرم. خدا ايشالله بذاره تو کاسشون.
امروز عصر هم رفتم رو خر پشتک خونه. (خونمون قديميه) بعد جارو کردم ماسه ها و خاک ها رو. و بعد هم آبياريش کردم. بابا مي گفت که براي آسفالت يا هر بلاي ديگه که بخوايم سرش بياريم، لازمه اين کار. خدا کنه که اين خونه هم، تبديل به احسنت بشه بعد از 30 - 40 سال.
افکار پريشونو به درد نخوري داشتم در گذشته. روشون فکر مي کنم تا يادم بيادشون و تکليفمو با خودم بدونم. ديدم نسبت به تجرد، تشکيل خونواده، کار، سرگرمي هام، ورزش، و چند تا چيز ديگه!
وبلاگ يه دختر آمريکايي 19 ساله رو داشتم مي خوندم امروز، يه چيز جالب نوشته بود. نوشته بود اين روزا به شدت داره با آدماي جديد آشنا ميشه و دوست ميشه و به همون شدت هم داره از دوستاي قديميش جدا ميشه. نحوه بيانش و خيلي چيزاي ديگش برام جالب بود. آهان. نوشته بود فرضا امروز رفته بود تمرين CHEER PRACTICE. خيلي دلم خواست منم. (حدس مي زنم چيز خوبي باشه!!)
تا بعدان بعدا، باي باي!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر