۱۴۰۳ فروردین ۱۹, یکشنبه

سینا بطحایی



آمده است که موسیقی ذهن  و زبان آدمی را باز می کند. حکایت یک موسیقی تلگرامی یا شاید واتسپی است که ما را با این بشر ایرانی آشنا کرده است. یک هفته ای می شود موسیقی هایش و ویدیوهایش یکی پس از دیگری از هر دو گوش وارد شده، چرخی در سلول های خاکستری زده و ماندگاری ایجاد کرده، و سپس به چشم و لب رفته و آنها را کمی باز-بسته-خندان کرده و همینجوری ادامه داده و به جاهای دیگر سرایت می کند که بیا و تماشا! البته تماشا که ندارد چون خوبیت ندارد آدم لخت و عور شود لکن کلی من را از روزمرگی ها جدا می کند و به شبمرگی (داریم اصلا همچین کلمه ای!) و چمی دانم به جاهای نه چندان جدیدی که دور زمانی است دلم برایشان تنگ شده می برد. جایی مثل همین تارنما که واقعا در نوروز باستانی 1403 نیاز به جدید شدن داشت. 

علاقه مندانه در سایت شخصی اش چشم انتظارکنسرتی در دیار خود هستم. 

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...