۱۳۸۶ بهمن ۷, یکشنبه

يعني ميشه

عكس از اينجاست. ولي پيغام خطا ميده
لباس رسمي. از قضايي پادگان مي پرسه. من خبري ندارم. درد و دل مي كنه. سال 79 سرباز بوده. در ميدون تير، بر اثر يك اشتباه تيري به دستش مي خوره. دستش كج شده بود. به جرم تهديد و تير زدن جلوي ما فوق 8 سال زنداني ميشه. خرداد امسال عفو مي خوره و آزاد ميشه. كلي دلش پر بود. امروز اتفاق افتاد موقع برگشتن از پادگان به خونه. چه جناب سروان سوزناكي گفت. ايكاش مي تونستم براش كاري بكنم. فقط تونستم بهش دلداري بدم و تشويقش كنم كه پيگير كارش باشه تا كارتش رو بگيره و ديگه به پادگان محل خدمتش پا نذاره. حيف! شايد اون پسر يكي از موفق هاي اين مملكت مي شد. شايدم بشه. اميد كه بشه. يعني ميشه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آدمیزاد

آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...