۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

اعتراف - اعتراض


- هیچ نظری موجود نیست:

۱۳۸۸ مرداد ۲۳, جمعه

گزير و گريز

موسيقي گوش ميدم خداي نكرده!‌ ديگه چي كار مي تونم بكنم؟
- هیچ نظری موجود نیست:

۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

اگرها و پايان آن ها

اگر من جمله ام رو با اگر شروع نكنم خيلي خوب ميشه براي هميشه
اگر نگم كه اين اگر اگر هيچ فايده اي نداره جز افسوس و آه و جا موندن از لحظه ي حال كوتاهي كردم
اگرتر اونه كه اگر دست بكار نشم و بخودم نيام بر اين اگرها مي خواد اضافه بشه
و اگر اينطور بشه ديگه اگر پدر آدم جد آدم رو هم در مياره
هوم؟! :ي
- ۱ نظر:
اشتراک در: نظرات (Atom)

پایان ماموریت غیر ممکن

 مجموعه فیلم های ماموریت غیر ممکن از جمله علاقه مندی های من بوده و هست. مشخصا به میزانی که در جوانی عاشق جمشید هاشمی پور بودم، در دو دهه اخی...

  • آدمیزاد
    آدمیزاد موجود عجیبی است. بیش از دو سال پیش خرسند از نارنجی پوش شدن و عضوی از آمازون بودن، بودم. اما اکنون دو صد چندان خرسندم که دیگر برای آن...
  • زمستان
    ای کاش زمستون بود من عاشق زمستونم چون میتونی لباسی بپوشی که گرمت بشه
  • اهل دانشگاهم
    اهل دانشگاهم روزگارم خوش نيست ژتوني دارم خرده عقلي سر سوزن شوقي اهل دانشگاهم پيشه ام گپ زدن است سرگرميموبلاگ زدن است من در اينجا سياه مي كنم...